
عنوان اصلی
Erotic Transference And Countertransference
(David Mann (1999
کتاب “انتقال و انتقال متقابل اِروتیک” مجموعه مقالاتی از نویسندگان با رویکردهای مختلف روانتحلیلی است که توسط دیوید مان (۱۹۹۹) گردآوری و ویرایش شده است. رویکردِ مان مبتنی بر نظریات مکتب روابط ابژه بریتانیا از جمله مکتب وینیکات، فربرن و کلاین است. این کتاب بر چگونگی تاثیر اروتیسم بر انتقال و انتقال متقابل متمرکز است و نهتنها ماهیت اروتیسم یا عشق را شرح میدهد، بلکه اهمیت تاثیر اروتیسم بر رابطه میان بیمار و درمانگر را نیز بررسی میکند. این کتاب علاوه بر اینکه تحلیلگر را با رویکردهای نظری مختلف درباره پدیده اروس آشنا میکند بلکه با ذکر مثالهای بالینی متعدد کمک میکند تا تحلیلگر بتواند شباهتها و تفاوتهای این رویکردها درباره اروتیسم را با یکدیگر مقایسه کرده، سپس رویکرد مناسب برای هر تحلیلشونده را برگزیند.
این کتاب به سه بخش و ده فصل تقسیم شده است. هر فصل توسط یکی از صاحبنظران این حوزه نوشته شده است. مکتب کلاین در فصلهای پنج و هشت؛ مکتب لکان در فصل هفت؛ مکتب یونگ در فصلهای سه، شش و ده؛ مکتب کوهات در فصل دو؛ و مکتب گروه مستقل در فصلهای یک، چهار و نه ارائه شده است.
یکی از فصلهای جذاب این کتاب فصل ۴ است که دیدگاه مان را منعکس میکند. او این دیدگاه روان تحلیلی کلاسیک را به چالش میکشد که انتقال و انتقال متقابل اروتیک شکلهایی از مقاومت هستند که فرایند درمانی را تهدید میکنند. وی استدلال میکند که اروتیسم لزوماً نوعی مقاومت نیست و بالقوه میتواند منجر به تحولی خلاقانه شود. او معتقد است که اروتیسم فقط ناشی از روابط گذشته بیمار نیست بلکه میتواند نشاندهنده امید بیمار برای کسب نتیجهای متفاوت در زمان حال و آینده باشد و همین امید است که میتواند بیمار را متحول کند. از نظر مان، همگانی بودن ناهشیار اروتیسم ارتباط نزدیکی با میل به زنای با محارم دارد. اروتیسم افراد را از نظر روانی به هم متصل میکند و از این رو آنها میتوانند رابطه عمیقی با یکدیگر بسازند. هدف درمانگر این است که این امیال را به “امیال زنای با محارم به اندازه کافی خوب” تعدیل کند.